در دنیای کملات ، شوالیه سیاه به همراه سربازانش در صدد گرفتن دختری جادوگر به نام مرلینا هستند تا تنها کسی که میتونه کاری برای کملات بکنه رو هم از بین ببرند.مرلینا در این زمان که دیگه هیچ راه فراری نداره ، سونیک رو از دنیای خودش احضار میکنه و به دنیای کملات وارد میکنه.سونیک ابتدا بدون هیچ وسیله ای میخواست با استفاده از سرعت صوت خود شوالیه سیاه رو کست بده اما این غیر ممکن بود!مرلینا جلوی سونیک رو میگیره و درباره قدرت شاه ارتور صحبت میکنه و میگه که باید به ششمشیر اکس کالیبر دسترسی پیدا بکنه و تنها سرعت صوت کفاف نمیده.پس ، سونیک به دنبال اکس کالیبر ماجراجوییش رو شروع میکنه.البته این ماجراجویی با تلپورت مرلینا که در ابتدا گردبادی گرد آن ها میگردد شروع میشود.حال ، نوبت به شوالیه سیاه میرسد تا برنامه ریزی اش را آغاز کند.او سه شوالیه از میز گرد با خود به همراه آورده با نام ها "سر لَنسِلات" (شوالیه شدو) ، "سر گویین" (شوالیه ناکلز) و "سر پِرسیوال" (شوالیه بلیز).شاه آرتور دارای غلاف شمشیر اکس کالیبر است که به او نیروی جاودانگی میبخشد.مرلینا بعد از آموزش دادن سونیک برای مبارزه با شمشیر ، بهش میگه که تو باید به خود شمشیر اکس کالیبر برسی و اون تو رو راهنمایی و هدایت بکنه.و کاملا درباره ی ششاه آرتور توضیح میده :«شاه ارتور در ابتدا فرد خوبی بود و بسیا به جامعه توجه میکرد اما بعد از به دست آوردن غلاف شمشیر اکس کالیبر ، نیروی جاودانگی رو به دست میاره اما این نیروی جاودانگی باعث تغییر وجودش میشه و اونو سرشار از نیرو های شیطانی و قدرتمند میکنه» (من که ته دلم میگم خدا به سونیک رحم کنه!غلاف اینقدر افتضاح خود شمشیر دیگه چه اعجوبه ایه!)سونیک به همراه مرلینا به آهنگری میرن و با آهنگر (درواقع همون تیلز در دنیای کملات) آشنا میشن.اونها درباره کالیبرن (اکس کالیبر با تغییراتی که بعدا ذکر میشه) با اون آهنگر صحبت کردن و اون گفت که شمشیر رو میشناسه ولی به خاطر نمیاره که چه زمانی اسمش رو شنیده.
سونیک و مرلینا به دنبال شمشیر اسرار آمیزی میرن که در سنگ فرو رفته و هر کسی نمیتونه اونو از توی سنگ در بیاره و طبق گفته مرلینا ، هر کسی که توانایی دراوردن اون شمشیر از درون سنگ رو داشته باشه ، میتونه شاه آرتور رو هم نابود بکنه.و آیا سونیک میتونه؟(در هفته بعدی و در قسمت بعد با این موضوع رو به رو میشویم!فوتبالیست ها!فوقش ما بالانس میزنیم میریم سر قسمت بعد!) بله که میتونه!سونیک اون شمشیر رو از درون سنگ در میاره و بسیار شوکه میشه!چون اون شمشیر حرف میزنه!!مرلینا به سونیک میگه که اون شمشیر اسمش "کالیبرن" هست و دارای ذهن هست و زندست!اون شمشیر همیشه سونیک رو یک احمق خطاب میکرد و همیشه دنبال ضایع کردنش بود.حالا که سونیک اون شمشیر رو داره ، میتونه به سادگی با شوالیه سیاه یا شاه آرتور مبارزه بکنه و این کار رو هم میکنه.در اولین مبارزه سونیک بر شوالیه سیاه پیروز میشه ولیی شوالیه سیاه به واسطه ی غلاف شمشیر در دستان سونیک و نیروی جاودانگی اون به راحتی از چنگ سونیک فرار میکنه.حالا همه درمانده اند که چه کار میتونن بکنن.شمشیر میگه که باید به سراغ صاحب قبلی غلاف ، یعنی "نیموئِه ، بانوی دریاچه" (همون امی در دنیای کملات) برن تا کمکشون بکنه.در طول راه ، سونیک با سر لنسلات رو به رو میشه و دقیقا حدس میزنه که چه قدر شبیه شدوئه ولی خب شدو نبود دیگه!سونیک با سادگی شدو رو شکست میده و به راهش ادامه میده.سونیک بعد از رو به رو شدن با بانوی دریاچه ، شروع به فرار کردن میکنه ولی شمشیر میگه "ای احمق!احترام بذار!" و خلاصه سونیک هم احترام میذاره.سونیک سعی میکرد هی خودشو به بانوی دریاچه بچسبونه ولی خب محدودیت های خیلی زیادی وجود داشت.بانوی دریاچه میگه که "برای اینکه سونیک یک شوالیه واقعی بشه ، باید سه آزمون رو در سه روز انجام بده" سونیک هم راه میفته و اون سه آزمون رو تکمیل میکنه.با سر گویین هم رو به رو میشه و شکستش مده. در بین راهش به سوی بانوی دریاچه ، با کودکی رو به رو میشه که در حال گریه بود.از اون کودک میپرسه که مشکلش چیه و اون هم میگه که "اژدهایی تمام خانواده و روستاشون رو نابود کرده" و سونیک هم میره تا اون اژدها رو نابود بکنه ولی کالیبرن در بین راه میگه که پس بانوی دریاچه چی؟سونیک هم میگه که "نجات این بچه مهم تره ، ما سریع کارمون رو انجام میدیم" و به سراغ اون اژدها میره و نابودش میکنه و هنگامی که به سراغ اون کودک میاد ، متوجه میشه که اون کودک همون بانوی دریاچه بوده!بانوی دریاچه میگه که تو یک شوالیه واقعی هستی که به این بچه کمک کردی!اون ها نیاز مند سه شمشیر اسرار آمیز دیگه بودن که در دست شوالیه های میزگرده و دو شوالیه شکست خورده ولی یک شوالیه که از همه قوی تره ، یعنی سر پرسیوال باقی مونده و شمشیر اون هم نیازمنده.پس ، سونیک خیلی خیلی سفر میکنه و به سرزمین های دور و وحشتانکی میره و با سر پرسیوال رو به رو میشه.سر پرسیوال خودش رو معرفی میکنه و از سونیک میپرسه «که چه کسی هست و سرورش کیه» و سونیک میگه که »من سونیک خارپشت هستم و هیچ سروری ندارم» و سر پرسیوال (یا همون بلیز در دنیای کملات) به سونیک لقب "شوالیه باد" رو میده و میگه که وقت مبارزست!سونیک ، سر پرسیوال رو شکست میده و نزدیک بود از دره پرت بشه ولی سونیک نجاتش میده و سر پرسیوال کلی شرمنده اش میشه.سونیک شمشیر سوم رو هم به دست میاره و با مرلینا رو به رو میشه.
سونیک به سراغ شاه آرتور میره و با اون مبارزه میکنه و اونو دوباره شکست میده ولی تا شاه آرتور میخواد از غلاف شمشیر استفاده بکنه تا جاودانه بشه ، سونیک سه شمشیر رو دور و بر اون میذاره و اون انرژی رو ازش میگیره.و با یک ضربه شوالیه سیاه رو میکشه.