Mephiles the Dark
نام : مفلیس
نژاد : خارپشت - روح / هیولا
جنسیت : مذکر
سن : 10 سال (به صورت مرده)
دوبلور انگلیسی : دن گرین
دوبلور ژاپنی : تاکایوکی ساکازومه
محل تولد : پایه آبزیان
قد : 100 سانتی متر
وزن : 35 کیلو گرم (در فرم شدو) - 44 کیلو گرم (در فرم کریستالی)
رنگ : سیاه - بنفش - سفید
رنگ پوست : سفید
رنگ چشم : سبز تیره (در فرم شدو) - مردمک سبز کمرنگ و چشم قرمز (در فرم کریستالی)
ویژگی ها : سفر در زمان - پیوستگی با ابلیس - پرواز - طراحی انرژی - ابدیت - تقلید ناقص
علایق : جنگ - ناامیدی - ترس - کشتار - نابودی - ابلیس
بیوگرافی کلی :
مفلیس ، یک ضد قهرمان اصلی در بازی سونیک خارپشت 2006 هست که درواقع ذهن و روح و اراده سولاریس هست.اون در پروژه سولاریس متولد میشه و این پروژه به دو نیمه "ابلیس و مفلیس" تقسیم میشه.پس از ازادی مفلیس از درون عصای سلطنتی ، مدت کمی نمیگذره که با شدو خارپشت ، زمانی که در زمان سفر کرده بود رو به رو میشه و با جذب سایه او ، فرمی شبیه به اون رو میگیره به طوری که اکثرا همه اون رو با شدو اشتباه میگرفتن.این عصا به لطف دکتر اگمن میشکنه و مفلیس از درون اون به بیرون میاد.
پس از ازادی مفلیس ، اون سریع دست به کار نمیشه و به دنبال نیمه دوم پروژه و تکمیل کننده قدرتش ، یعنی ابلیس میگرده و از اونجا که ابلیس در درون پرنسس الیز زندانی شده بود ، تنها راه آزاد سازی ابلیس گریه کردن پرنسس بود.مفلیس ابتدا سعی میکنه با یاداوری خاطرات تلخ گذشته شدو و عذاب هایی که کشیده ، اون رو قانع کنه که دنیا تنها بر ضد او عمل میکنه تا با اون متحد بشه.اما شدو قبول نمیکنه و این اسرار های مفلیس حتی در بین جنگ هاشون هم بود ، چون قدرت شدو رو برای پیدا کردن پرنسس الیز میخواست.اون مجبور بود تا تنهایی به دنبال پرنسس بگرده ، پس وقتی به دنبالش میره متوجه میشه که سونیک مراقب اونه و در بین راه ، با سیلور و بلیز رو به رو میشه.اون به سیلور که خودش رو "شکارچی ابلیس" خطاب میکرد ، میگه که سونیک همون ابلیس هست ، پس سیلور به جون سونیک میفته و هر چند بار ، تنها باعث سرگرم شدن سونیک میشد و سونیک چیزیش نمیشد چون یکی نجاتش میداد.اما مفلیس تا میومد الیز رو بگیره ، دکتر اگمن موی دماغش میشد!نهایتا ، مفلیس با تلاش های بی وقفه و پشتکار و اراده قویش ، سونیکرو با نامردی به قتل میرسونه و باعث اشک ریختن پرنسس الیز میشه.سپس با ابلیس متحد میشه و پروژه سولاریس و تاریکی رو مجددا تشکیل میده . پس ، سونیک و شدو و سیلور با هم متحد میشن و اون رو شکست میدن و بیشترین فعالیت انجام شده برای نابودی تاریکی ، توسط شدو و سیلور بود.
شدو ، مفلیس رو به طور کامل از بین میبره و کلا از هر زمانی پاکش میکنه.سیلور و شدو به گذشته سفر میکنن تا کاملا از مرگ مفلیس مطمئن بشن.مفلیس به طور کلی از حال و گذشته محو شده بود.
ویژگی های ظاهری :
مفلیس ، سه فرم دارد.فرم اول یک توده ی بنفش رنگ از تاریکی است . فرم دوم شکلیی کاملا شبیه شدو است که نقص او نداشتن دهن است اما وقتی که صحبت میکنه ، کلا تکونی میخوره ولی دقیقا دهنی براش مشاهده نمیشه.چشم مفلیس سبز پر رنگه ولی شدو چشم قرمزی داره.شدو هر خط قرمزی روی بدنش داره ، مفلیس هم خیلی رنگ پریده و تقریبا خاکستری / آبی اونو داره.فرم سوم و رایج اون ، فرم کریستالی اونه که در این فرم نه دهن داره ، نه بینی و نه پا بلکه روی موجی از تاریکی شناوره.حتی چشمان او هم در این فرم تغییر شکل میدن و خود چشم قرمز و مردمکش سبز کمرنگ و بسیار تیز و شیطانی میشه.
برای بزرگنمایی کلیک کنین
مقایسه مفلیس و شدو.کاملا رنگ پریده است ، یه کوچولو شبیه مرده هاست!!
خط داستانی:
مفلیس ،ه طور اتفاقی در پروژه سولاریس به وجود اومد و درواقع در بین تمام نیرو های شیطانی و تاریک این پروژه ، اون بخش حیله گری هست.اون در تلاش فرار از درون پروژه بود و وقتی که داشت فرار میکرد ، زمانی که شدو به گذشته سفر کرده بود ، اون رو توی عصای سلطنتی حبس میکنه.(مفلیس بیچاره...گناه داشت!)
در بین مبارزه ی دکتر اگمن ، شدو و روژ ، این عصا میشکنه و مفلیس بیرون میاد و سایه شدو رو جذب میکنه.اون تبدیل به یک کپی از شدو میشه و نه تنها ویژگی های ظاهری ، بلکه قدرت و درک و فهم اون رو هم جذب میکنه!مفلیس شدو و روژ رو به آینده میبرد تا با اونها صحبت بکنه که بهش ملحق بشن.
مفلیس ، سعی در به دست آوردن زمرد های هرج و مرج برای انجام دادن کاری که پرنسس الیز گریه کنه و شعله های بدختی یا ابلیس ازدرون اون بیرون بیان.به همین دلیل اولیین کاری که باید انجام میداد ،از بین بردن محافظ پرنسس ، یعنی سونیک بود.اما از طرفی نگران بود و همچنین باید به جمع اوری زمرد های هرج و مرج میپرداخت.به همین دلیل از بین بردن سونیک رو به سیلور واگذار میکنه و به سیلور و بلیز میگه که سونیک همون ابلیس واقعیه و تنها راه رهایی جهان از دست بدبختی و نابودی ، مرگ اونه! اون دوتا رو به جون سونیک میندازه.
بعد از این ، مفلیس به دنبال زمرد ها میره و فقط تماشا میکنه که چطور این افراد به جون هم افتادن و کمی صبر میکنه.در تمام خط داستانی ها ، تلاش برای "فهمیدن حقایق و این که مفلیس چه کسیه و ابلیس چه ربطی بهش داره " سپری میشه.اون در همه خط داستانی ها بسیار مهم بوده ولی بیشترین اهمیتش تو خط داستانی شدو که کلا اصلا اون رو تشکیل میده.در بین خط داستانی شدو ، اون مدام درحال حرف زدن و جنگیدن با شدوئه و در خط داستانی سیلور هم نقش اصلی رو برای کشتن سونیک ایفا کرد و در خط داستانی سونیک نقش چندانی نداشت.
هنگامی که مفلیس و شدو دوباره با هم رو به رو میشن ، مفلیس سعی میکنه که اراده شدو رو شکست بده ولی شدو اصلا عین خیالش نیست.مفلیس پیش امگا میره و بهش میگه که "شدو از تو نفرت داره ، چون تو کسی هستی که از شدو اندروید نگهداری میکردی ؛ اون از تمام روبات های جهان به خاطر کاری که با ماریا کردن نفرت داره" خلاصه میونه ی این دو تا رو خراب میکنه و دنبال ایجاد نفاق هست.امگا هم اینقدر از این حرف ها ناراحت میشه (به خصوص از دست مفلیس) که حدود 20 گلوله بهش شلیک میکنه.مفلیس زخمی میشه ولی همچنان سر و پاست و خنده کنان اونجا رو ترک میکنه.زمانی میرسه که سیلور ، قصد کشتن سونیک رو داره ولی شدو جلوی اون رو میگیره و سیلور شدو رو با مفلیس اشتباه میگیره.شدو درباره مفلیس با سیلور صحبت میکنه و سیلور میفهمه که چه کلکی بهش زدن!
بعد از اون ماجرا ، شدو مفلیسس رو تو معبدی میبینه و در اونجا مفلیس میه که حاضره یه شانس دیگه به شدو بده تا به اون ملحق بشه ولی شدو باز هم قبول نمیکنه و مفلیس با استفاده از دو زمرد هرج و مرج ، از خودش حضاران کپی به وجود میاره و ارتشی میسازه و اون ارتش رو میندازه به جون تیم دارک!مفلیس از این همه سرسختی شدو در برابر خاطرات تلخ گذشتش تعجب میکنه و میپرسه که چطور برات مهم نیست؟شدو هم در جوابش میگه "اگه تمام جهان بخواد دشمن من باشه ، من مثل گذشته باهاش مبارزه میکنم!نه اینکه بزنم دنیا رو نابود کنم!"سپس حلقه هاش رو در میاره و همه ارتش رو نابود میکنه.
بعد از اون مبارزه و شکست خوردن مفلیس ، مفلیس از اونجا فرار میکنه و به همراه زمرد بنفش به سراغ سونیک و الیز میره و تازه دکتر اگمن رو هم اذیت میکنه!اون با نامردی (که از نظر من زیاد هم نامردی نبود) سونیک رو میکشه.بالاخره سونیک خودش باید حواسش میبود!!اما خب نمیشه همه تقصیر ها رو انداخت گردن سونیک.پرنسس بالاخره گریه میکنه و ابلیس از درونش شعله ور میشه و بیرون میاد و مفلیس هم کلی کیف میکنه!مفلیس و ابلیس با هم بعد از مدت ها ترکیب میشن و دنیا رو داغون میکنن!
در هر حال ، مفلیس شخصیتی بود که خواستار ناامیدی و ناراحتیه و وقتی که الیز گریه میکنه ، این نشان دهنده ی نا امیدی و غم و غصه الیزه و از اینکه چرا باعث کشته شدن دوستش شده احساس گناه میکنه.
مفلیس در حال کشتن سونیک با استفاده از "نیزه هرج و مرج تاریک" به نظر میرسه این ویژگی ارتباطی با ویژگی شدو با نام "نیزه هرج و مرج" داشته باشه ؛ اما هر چی که هست خیلی قوی تره.
نوع شخصیت :
مفلیس ، بر خلاف تمام شخصیت های سری بازی سونیک که خواستار قدرت و شکوه هستند ، خواستار نابود ، یاس و نا امیدی ، جنگ ، کینه و نفرت هست که کلا یک جو شخصیت سادیسمی (کسی که از رنج دیگران لذت میبره) هست.اون یک موجود سرد و بی روح بین تمام بازی ها بوده و از اون بی رحم تر و قسی القلب تر وجود نداشته!اون هر کاری میکنه تا بتونه به هدفش برسه ، حتی اگه بخواد جون یک بی گناه رو بگیره!اون فردیه که اصلا خواستار عذاب دیگرانه واز این نظر ، یک موجود روانی هست!به طور مثال ، زمانی که جون سونیک رو میگیره بلند بلند میخندهو صداش سرشار از هیجان و ذوقه ؛ یا مثلا زمانی که با طعنه به امگا میگه که تو اصلا ارزشی نداری و شدو از تو بدش میاد حسابی میخنده.
مفلیس حتی بعضی اوقات سوالاتی میپرسه که نشون دهنده ی شخصیتش هست.مثلا از شدو میپرسید که چرا شدو هر آزار و عذابی رو میپذیره تا با بدی مخالفت کنه و چرا خودش رو اینقدر درگیر انسانی که بودن و یا نبودنش هیچ فرقی براش نمیکنه ، میکنه؟(منظور الیز هست)در هر حال ، شدو همیشه سکوت میکرد و حرف خاصی نمیزد ولی وقتی که شدو فرم خودش رو پس گرفت ، برای مسخره کردنش دستاش رو تو هوا تکون میداد!
همچنین مواردی تو بازی هست که ممکنه بیانگر ترس مفلیس باشه به طور مثال :
- مفلیس به جای مبارزه رو در رو با سونیک ، از پشت به اون حمله میکنه تا اشک الیز رو در بیاره و این یک عمل بزدلانست.
- تازه مفلیس سعی کرد تا در زمان کشتن سونیک ، حواسش رو پرت بکنه و بعد دست به کشتنش بزنه.
- اون هیچوقت سعی نکرد که توی مبارزه ها بدون کمک کاری بکنه ، مثلا تو مبارزه اش با شدو ، یک ارتشاز خودش تشکیل داد.
- اگه این بازی رو ، بازی کرده باشید یا حداقل مرحله مبارزه شدو و مفلیس رو دیده باشید ، خواهید دید که اون همیشه سعی میکنه از پشت حمله بکنه نه از رو به رو.
- اون همیشه توی مبارزتان قایم میشد و معمولا دیده نمیشد و یک دفعه از توی سایه شدو بیرون میومد.
- اون همیششه سعیمیکردتا با ایجاد یک چهره ی خوب از خودش در میان دیگران وارد بشه وهر چند نفری رو با ایجاد نفاق دشمن هم بکنه تا با هم اینقدر بجنگند که خودشون خودشون رو نابود کنند و اون فقط تماشاگره و وقتی که هیچکسی توانایی نداره حمله ور میشه.
- اون وقتی با ابلیس هم متحد میشه ، هنوز هم ترس داشت ، چون که زمرد ها رو هم دور خودش جمع کرده بود!
- تو مبارزه دوم مفلیس با شدو ، شدو هرگز رو در رو نتونست با اون مبارزه بکنه و مفلیس همیشه فقط سایه اش دیده میشه و روی سقف و ارتفاعات بود و به همین دلیل شدو از کیاس بوست استفاده میکنه.
- وقتی شدو در سفرش در زمان با مفلیس مواجه میشه و اون رو در عصای سلطنتی میکنه ، مفلیس سعی میکنه تا با تهدیدات بیخودی شدو رو بترسونه و فرار کنه.
مفلیس درحال صحبت با شدو و روژ - مفلیس مدام دست هایش را تکان میدهد
مفلیس یک عادتی داره که معمولا دست هایش را در بین صحبت هایش به تمام جهات تکان میده و این کارش هم فقط برای ایجاد فضایی ترسناک تر و تاثیر گزار تره یا به قول خودمون ، میخواد جو سازی کنه!اون معمولا وقتی به هر کسی چیزی میگفت ، بدون در نظر گرفتن نفرتش اینکارو میکرد چون فعلا به کمک اونها نیاز داشت.اما صد در صد بعدا تلافی میکرد!مثلا مفلیس زمانی که شدو اون رو در عصای سلطنتی حبس کرد ، اونو محکوم به فنا کرد!اما حدود 5 بار از اون درخواست کرد تا بهش ملحق بشه.
ویژگی ها :
مفلیس ، راه های گوناگونی برای جذب هر کسی به سمت هدفشش داشت ، اما با این اوصاف موفق نشد.مفلیس شباهت خاصش به شدو هم شاید بتونه یک نمونه ویژگی محسوب بشه!اما در هر حال بسیار رنگ پریده تر ، با چشمان شیطانی و سبز متفاوت تره ؛ شاید قدرت اون از شدو بیشتر باشه...مشخص نیست چون اینقدر میترسید که همیشه درحال فرار و نارو زدن بود!!
در بالا ذکر شد که اون تنها ظاهرش شبیه شدو نیست ، بلکه قدرت های اون رو هم جذب کرده پس ، توانایی کنترل هرج و مرج رو هم داره و از اونجا که سفر در زمان هم به کنترل هرج و مرج بستگی داره ، پس توانایی اینکار رو هم داره.البته اون با یک توپ سیاه تشکیل شده از انرژی کارش رو انجام میده.و همچنین باید اشاره کرد که مفلیس یک سولاریسه ، پس توانا تر میشه.اون بدون استفاده از حتی یک زمرد میتونه از سایه شخصی تقلید بکنه و همشکل اون فرد بشه.اون میتونه تِلِپورت بکنه و در زمین فرو بره.توانایی بازگشت به فرم های قبلش هم قدرت خیلی خوبیه.اون با استفاده از دو زمرد میتونه ارتشی هزار نفره تشکیل بده!آخرین هنرنمایی این شخصیت شرور قبل از اتحادش با ابلیس ، ایجاد یک پرتو نورانی و پرتاب اون به سمت سونیک (یا به قول طرفداران "نیزه هرج و مرج تاریک") بود.
پرتو نور / نیزه هرج و مرج تاریک
مفلیس ، جاودانست و هرگز از بین نمیره ، هرگاه که مورد ضرب و شتم و حمله قرار میگیره ، نمیمیره بلکه فقط از فرمی به فرم دیگه تبدیل میشه.حتی زمانی که امگا اون رو با تیر زد ، اون فقط به عقب پرت میشه و میخنده و میره.کسی نمیدونه که آیا مفلیس براش درد مفهومی داره؟ ._.
مفلیس در فرم اصلی - کاملا بدون شکل خاص
اون چون که از سولاریس هست ، دارای اراده ی به شدت قوی هست و مهارت های چشمگیری داره ؛ مثلا ذهنش اونقدر میتونه گسترده تر بره که بدون دیدن فهمید چه فایل هایی تو کامپیوتر دکتر اگمن هست!البته قبل از هر کاری ، مفلیس اول با استفاده از ذهنش به سراغ جهان اطرافش میره تا بدونه چه اتفاقاتی افتاده و اون بی خبره.عصای سلطنتی این خوبی رو داشت که اصلا اجازه ی بیرون رفتن افکار اون رو هم نمیداد!تازه اون با استفاده از یک زمرد میتونه جای زمرد های دیگه رو تشخیص بده.یکی از ویژگی های مهمی که بهش تو پیدا کردن ابلیس کمک کرد ، این بود که جای همنوع خودش رو میتونه بدون جستجو کردن پیدا بکنه.
تلپورت مفلیس